سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در جستجوی دانش بیرون رود در راه خداست، تا آنگاه که برگردد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :42
بازدید دیروز :54
کل بازدید :134682
تعداد کل یاداشته ها : 385
04/1/31
10:24 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
داریوش کرجی بان[1]
«به نام خدا داریوش هستم، از بچگی بزرگ شدم، تو بیمارستان به دنیا اومدم، صادره از شهرمون، همونجا بزرگ شدم، چند سال سن دارم، بابام مرد بود، تو دوران کودکیم بچه بودم ، با رفیقام دوست شده بودم، بعضی شبها که می خوابم خواب می بینم، تو خونمون زندگی می کنیم، تا حالا نمردم و ...» برای اطلاعات بیشتر برید به پروفایلم.... اگه دوس داشتین نظر بدین اگه دوس نداشتین نع !!! تبادل لینک آزاده ... همه جوه عاشقه خنده های نازتونم در ضمن نظر خصوصی نذارید که عمومی میشه ... خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر هم هست بعله !!! میگم اگر وقت کردید محض تست کیبوردتون هم که شده یه کامنتی بزارید! به خاطر خودتون میگم...! می ترسم یه وقت کیبوردتون جلبک ببنده!!!

خبر مایه

امروز از پله ها داشتم میومدم بالا که دختر همسایه کناریمونو دیدم بهم گفت آقا ارسلان میشه بیاین ماشینمو از پارک در بیارین ؟ منم تو رودربایستی قبول کردم.دوباره این پله ها رو پایین اومدم و رفتم سراغ ماشینش.چشمتون روز بد نبینه.انگار پراید بدبخت رو از جنگ جهانی دوم بیرون کشیده بود.داخلش خاک و با 4 تا استارت روشن شد.اومدم کلاچ بگیرم دیدم لامصب چقدر سفته.دنده رو هم که خدا بیامرزه.دنده مینی بوس راحت تر از این جا میخوره.خلاصه با هزار بدبختی ماشین رو عقب جلو کردم.این همسایه ها هم انگار همشون مهمون داشتن و همشون هم ماشین داشتن !! تو پارکینگ صحرای محشر بود !! خلاصه با هزار بدبختی ماشینو از پارکینگ در اوردم یه دفعه بهم گفت ببخشید الان بابام اومد باهاش میرم بیرون.دستتون درد نکنه.اگه میشه ماشینو بذارین سر جاش کلیدشم بدین مامی.ممنون.منو میبینی ؟؟ بهم چاقو میزدی خونم در نمیومد.تو این گرما ماشینو دوباره بردم سر جاش.تو این راه هم 4-5 بار کوبوندم به بقیه ماشینا ( فدا سرم ) .اومدم قفلش کنم دیدم قفل مرکزی هم ندارههههه .